فعل زیانبار و تقصیر از سوی وکیل
اگر بخواهید علیه وکیل خود دعوای مسئولیت مدنی مطرح کنید، دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوای شما به طور کلی دادگاه عمومی حقوقی است که در محل اقامت وکیل واقع شده است. پس شما میتوانید با مراجعه به دفتر این دادگاه و تقدیم دادخواست، دعوای خود را علیه وکیل طرح کنید. اما همانطور که گفتهشد در این دعوا دادگاه از شما میخواهد که تقصیر وکیل را ثابت کنید. توجه داشته باشد برای اینکه بتوانید تقصیر وکیل را اثبات کنید، لازم است قبل از مراجعه به دادگاه عمومی و طرح دعوای مسئولیت مدنی، ابتدا از دادگاه انتظامیِ وکلا یا دادگاه انتظامی عالی قضات رأیی مبنی بر تخلف وکیل از تعهدات خود بهدست آورید. برای بهدست آوردن چنین رأیی، شما باید به کانون وکلایی که وکیل شما تابع آن است مراجعه کنید و به صورت کتبی یا شفاهی شکایت خود را از وکیل اعلام کنید. این شکایت به دادسرای انتظامی وکلا ارسال میشود. اگر دادسرا تعقیب وکیل را ضروری بداند، شکایت شما را به دادگاه انتظامی همان کانون میفرستد. اگر دادگاه انتظامی وکلا نیز شکایت شما را وارد بداند، رأیی مبنی بر تخلف وکیل صادر خواهد کرد و شما میتوانید از این رأی برای اثبات تقصیر وکیل در دعوای مسئولیت مدنی استفاده کنید. حال فرض کنید که دادسرای انتظامی قضات تعقیب وکیل را لازم نمیداند. در این صورت نظر خود را در قالب قرار منع تعقیب اعلام میکند. شما میتوانید از این قرار ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، به دادگاه انتظامی وکلا شکایت کنید. اگر دادگاه مذکور تعقیب وکیل را لازم بداند، به شکایت شما رسیدگی کرده و حکم میدهد اما اگر دادگاه قرار منع تعقیب را تائید کند، در این صورت دیگر امکان شکایت از قرار مذکور وجود ندارد. حال فرض کنید که دادگاه انتظامی شروع به رسیدگی به شکایت شما علیه وکیل میکند اما در روند رسیدگی به این نتیجه میرسد که وکیل مرتکب تخلفی نشده و رأیی مبنی بر بیگناهی وکیل صادر میکند. در این صورت شما میتوانید برای این رأی در دادگاه عالی انتظامی قضات، درخواست تجدیدنظر بدهید. ممکن است دادگاه عالی انتظامی قضات برخلاف دادگاه انتظامی وکلا شکایت شما را وارد بداند و رأی را به نفع شما صادر کند. از این رأی نیز میتوانید برای اثبات تقصیر وکیل در دادگاه عمومی حقوقی استفاده کنید.
حال به این پرسش بپردازیم که دادگاههای انتظامی کدام اقدام وکیل را در قبال موکلش تخلف میشناسد و به این ترتیب امکان اثبات تقصیر را فراهم میکند؟ این اقدامات عبارتند از:
- حضور نیافتن در جلسات دادرسی: حضور وکیل در جلسات دادگاه الزامی است. اگر وکیلی برای حضور در دو یا چند دادگاه دعوت شده و زمان آنها طوری نزدیک است که نمیتواند در تمام آنها حاضر شود؛ باید در دادگاهی که قانون الزامی میداند حاضر شود و به سایر دادگاهها لایحه بفرستد و یا درصورتی که موکل به او اجازه داده، وکیل دیگری به جای خود بفرستد. بنابراین اگر وکیل با این بهانه که جلسات همزمان دیگری با جلسهی دادرسی شما دارد، از حضور در دادگاه خودداری کند و لایحهای نیز ارسال نکند و یا وکیل دیگری را به جای خود نفرستد، مقصر محسوب میشود.
- حفظ نکردن اسرار موکل: اگر شما با اعتماد به وکیل اسرار مربوط به موضوع دعوا، شرافت، حیثیت یا اعتبار خود را به او گفتید و او این اسرار را فاش کند و از این جهت ضرری متوجه آبرو یا حیثیت شما شود، وکیل مقصر محسوب میشود.
- خودداری از اطلاعرسانی به موقع در صورت استعفا دادن: اگر وکیل از سمت خود استعفا دهد باید در زمان مناسب موکل خود را در جریان قرار دهد تا موکل پیش از جلسات بعدی و یا مراحل بعدی دادرسی، فرصت کافی برای انتخاب وکیل دیگر و معرفی او به دادگاه داشته باشد. خودداری از انجام این تکلیف به معنای تقصیر وکیل است.
- خودداری از اطلاعرسانی به موقع در مورد حکم، قرار یا اخطار ابلاغشده: در مواردی که وکیل حق وکالت در مراحل بالاتر دادرسی را نیز دارد، اوراق مربوط به پرونده به او ابلاغ خواهد شد یا به عبارت دیگر به اطلاع او خواهد رسید. حال اگر بر اساس مفاد این اوراق، لازم باشد موکل هزینهای بپردازد یا اقدامی را انجام بدهد؛ وکیل باید زمانی به موکل اطلاع بدهد که او هنوز فرصت کافی برای انجام اقدام لازم را داشته باشد. اگر وکیل در انجام این وظیفه تأخیر کند، مرتکب تقصیر شده است.
- سازش با طرف مقابل دعوا برای تضییع حق موکل خود یا خیانت به او و نیز پذیرش وکالت طرف مقابل دعوا یا اشخاص ثالث در موضوع دعوا: وکیلی که امین و معتمد شماست اجازه ندارد بر علیه شما با طرف دعوا سازش کند. همینطور قانون برای حفظ حقوق موکل، به وکیل اجازه نمیدهد که اگر از وکالت شما عزل شد یا استعفا داد، در همان موضوع، وکالت فرد دیگری را بپذیرد. عمل نکردن به این دو تکلیف، تخلف انتظامی با شدیدترین مجازات انتظامی یعنی محرومیت دائم از شغل وکالت است و علاوه بر آن اثباتکنندهی تقصیر وکیل نیز خواهد بود.
- پایبند نبودن به قسم وکالت: پیش از اینکه پروانهی وکالت به وکیل تسلیم شود، او باید قسم یاد کند که در کارهایی که از طرف اشخاص انجام میدهد راستی و درستی را رویهی خود قرار دهد و مدافع حق باشد. تا کنون دادگاه عالی انتظامی قضات مواردی از تخلفات وکلا را به عنوان مصادیق تخلف از قسم دانسته است. برای مثال عدم پیگیری دعوا، دریافت محکومبه (یعنی آنچه دادگاه به نفع شما حکم داده و طرف دیگر دعوا را مکلف کرده که به شما بپردازد) و عدم پرداخت آن به موکل، از مواردی هستند که تخلف از قسم شناخته شدهاست.
این شش مورد از اموری است که در قوانین مرتبط با حرفهی وکالت، به عنوان تخلفات وکلا شناخته شدهاست. علاوه بر این موارد، تعهد بسیار مهم وکیل که از ابتدا بر آن تأکید کردیم، تعهد به استفادهی مطلوب از دانش و تخصص حقوقی است. این تعهد به صراحت در قوانین مربوط به حرفهی وکالت پیشبینی نشده و درنتیجه دادگاههای انتظامی ممکن است به سختی این مورد را تخلف محسوب کنند. با این حال به نظر میرسد منعی وجود ندارد که شما مستقیم به دادگاه عمومی مراجعه کنید و دعوای مسئولیت مدنی را طرح کنید و در همان دادگاه عمومی اثبات کنید که وکیل در استفاده از دانش و تخصص خود کوتاهی کرده و از این جهت مقصر است.
در پایان این قسمت به سؤالی میپردازیم که شاید شما نیز در ذهن داشته باشید: فرض کنیم وکیلی به صراحت تعهد میکند که در دعوا پیروز میشود و نتیجهی مورد نظر شما را به دست خواهد آورد و سپس در دعوا شکست میخورد! آیا در این مورد هم برای جبران خسارت باید تقصیر او ثابت شود؟ خیر. در چنین فرضی دیگر نیازی به اثبات تقصیر او نیست. یعنی به محض اینکه در دعوا شکست خورد، ملزم است خسارت وارد شده به شما را جبران کند حتی اگر مرتکب هیچ تقصیری نشده باشد. با این حال اگر وکیل تنها به زبان تعهد کند که نتیجهی مطلوب شما را به دست خواهد آورد اما در قرارداد وکالت به آن اشارهای نشود؛ اثبات اینکه وکیل چنین تعهدی را در مقابل شما بر عهده گرفتهاست، کار آسانی نیست. اگر قادر به اثبات این تعهد وکیل نباشید، دادگاه برای مسئول شناختن وکیل باز هم از شما خواهد خواست که تقصیر وکیل را اثبات کنید.